چهارشنبه ۲۶ شهریور ۰۴

زندگي

زندگي

مشكلاتي در كودكي

۱۷ بازديد

لكنت زبانافراد مبتلا به لكنت زبان اغلب در بيان حروف و كلمات داراي مشكل هستند. اين مشكل ممكن است به صورت تكرار يك حرف يا فشار و سفتي در بيان يك كلمه باشد. علل آن به عواملي چون عوامل عضوي مثل ضايعات در دستگاه گويايي يا ضايعات مغزي مربوط باشد، يا عوامل رواني مثل ترس شديد ، ناراحتيهاي رواني ، كشمكش خانوادگي ، خجالت و كمرويي ، فقر فرهنگي ، شيوه‌هاي نادرست تربيتي مثل تبعيض ، بچه‌گانه صحبت كردن والدين ، سرزنش و تحقير از طرف والدين و ... .
درمان لكنت اگر به موقع انجام گيرد اميد بخش خواهد بود و درمان آن تدريجي است و ابتدا بايد وضعيت زندگي و نوع لكنت شناخته شود. كودك مبتلا هيچ وقت مورد ترحم اطرافيان قرار نگيرد و لكنت زبانش به او بازگو نشود و طوري با او رفتار شود كه گويي هيچ مشكلي ندارد. براي صحبت آهسته و شمرده مورد تشويق قرار گيرد. كلمات را به آرامي بگويد و با صداي بلند سرود بخواند. رعايت رژيم غذايي و امتناع از خوردن غذاهاي تند و محرك توصيه مي‌شود. و حتما از يك متخصص در زمينه مشاوره و گفتار درماني كمك گرفته شود.گوشه گيريكودك گوشه ‌گير چون نمي‌تواند ارتباط مناسبي با محيط خود برقرار كند به عالم درون پناه مي‌برد و به خيال بافي مي‌پردازد كه خوب با مراحعه به يك روانشناس كودك خوب همه اين مشكلات ميتواند بر طرف شود. خجالت و سكوت ، فرار از فعاليتهاي اجتماعي ، محدود بودن و گاه فقدان روابط دوستي نزديك ، بي‌حوصلگي ، كمك نخواستن از ديگران ، سازش با وضع موجود و اعتراض نكردن ، تسليم شدن در برابر خواستهاي ديگران ، تقصير گناهان را به گردن گرفتن ، اجتناب از رقابت ، بي‌علاقگي به كلاس ، بي‌اعتمادي نسبت به تواناييهاي خود و ... ، از علائم كودكان گوشه‌ گير است.
پذيرفته شدن در خانه و مدرسه ، تكبر و غرور ، احساس حقارت شديد ، نداشتن الگوي اجتماعي مناسب و شيوه هاي تربيتي نامناسب مثل حمايت افراطي از كودك ، طرد كودك ، انتقادهاي والدين از كودك ، بيماريهاي طولاني كودك ، اختلال در عملكرد غدد فوق كليوي و ... ، از عمل گوشه‌ گيري است. براي درمان با شناسايي علل تلاش شود كودك براي برقراري ارتباط مورد تشوريق قرار گيرد. در فعاليتهاي اجتماعي مختلف شركت داده شود و فعاليتهايش مورد تشويق قرار بگيرد. از يك مشاور كودك كمك گرفته شود.ترسعلائم ترس در كودكان متفاوت است و به صورتهاي مختلف از جمله فرار ، چنگ زدن ، كمك خواستن ، جيغ زدن ، خشك شدن دهان ، لرزش اندام ، پريدن رنگ ، تنگي نفس ، عرق كردن ، احساس خستگي شديد ، از دست دادن كنترل ادرار ، تضعيف قدرت انديشه و تصميم گيري ، لكنت زبان ، نگاههاي غير طبيعي ، گوشه گيري و انزوا طلبي ، اختلالات خواب ، اختلال گوارش ، ناخن جويدن ، شب ادراري ، خشم و عصبانيت مشاهده مي‌شود.
پيشگيري از ترس مهمتر از درمان آن است، بنابراين تا حد امكان با حذف علل از بروز ترس جلوگيري شود. علل ترس مثل ترساندن كودك ، داستانها و فيلمهاي وحشتناك و ... مي‌باشد. از طريق استدلال و عمل به كودك نشان داده شود كه ترس او بي‌مورد و بيجاست، به كودك جرات و مهرت مبارزه با ترس آموخته شود. اعتماد به نفس كودك افزايش داده شده و در صورت لزوم از يك مشاور كمك گرفته شود.ناخن جويدنناخن جويدن كه يكي از اختلالات عادتي است، در بين كودكان و نوجوانان شايع است و با افزايش سن معمولا از شدت آن كاسته مي‌شود. هنگام نگراني و ناراحتي تشديد مي‌شود و با علايم ديگري مثل شب ادراري و پر خوري ، شكست تحصيلي ، بي حوصلگي ، احساس ناآرامي و ناامني ، انقباض غير ارادي آرواره‌ها ، تيك ، اختلالات خواب ، نگراني ، ترس ، شك و ترديد ، تحرك زياد ، دندان قروچه كردن ، زود رنجي ، تمارض ، خرابي دندانهاي جلو و ... همراه مي‌شود.
علل آن را احساس ناخشنودي ، كشمكشهاي خانوادگي ، عادت و تقويت عادت ، تربيت نادرست ، يادگيري و تقليد از اطرافيان ، كمبود محبت ، تامين ويتامين و ... را معرفي كرده‌اند. براي درمان لازم است انگيزه‌ها و علل شناسايي گردد. هيچگاه نبايد براي درمان از زور و كتك و فشار استفاده شود. روشهايي نظير تلخ كردن و بستن ناخن ، فايده عمل و پايداري نخواهد داشت.شب ادراريعبارت است از تخليه مكرر و بي‌اختياري اداراي بعد از سه سالگي كه هنگام شب يا روز يا در هر دو موقع اتفاق مي‌افتد. گاه علل عضوي مانند عدم تكامل دستگاه عصبي ، بيماري ديابت ، بيماري كليه ، كمبود كلسيم و ... علت آن است و گاه علل رواني مثل استرس ، تضاد و كشمكش خانوادگي ، بدرفتاري والدين با كودك ، جدايي از مادر ، خستگي كودك و ... باشد. گاه علل فيزيكي مانند دور بودن توالت از محل خواب ، سرگرمي و علاقه فراوان كودك به بازي ، تاريكي ، سرما مي‌تواند علت شب ادراري باشد. مهمترين مرحله درمان ، رفع علل بروز شب ادراري است. در كنار آن روشهايي نظير استفاده از بازتابهاي شرطي ، بيدار كردن ، تجويز دارو و آموزش افزايش حجم مثانه استفاده مي‌شود.حسادتعلل حسادت ريشه در روشهاي تربيتي نادرست در خانواده مثل تقويت برتري طلبي در كودك ، احساس حقارت ، مقايسه كودك با ديگر كودكان ، ناكاميهاي دوران كودكي ، تولد نوزاد در خانواده و ... باشد. طلاق و ازدواج مجدد والدين ، نقايص عضوي نيز مي‌تواند از علل حسادت شمرده شود. آگاه كردن كودك از اينكه مورد توجه و محبت والدين قرار دارد، رعايت عدالت و انصاف در روابط ، محبت به كودك ، ايجاد زمينه اعتماد و توجه ، سپردن كودك كوچكتر به كودك حسود براي نگهداري ، جرات دادن ، جايگزين كردن احساسات خشم كودك به چيزي مثل عروسك به جاي خواهر كوچكتر ، حل مشكلات خانوادگي ، استفاده از نقاشي و بازي درماني و ديگر روشهاي تخصصي براي درمان حسادت مفيد خواهند بود.پرخاشگرييادگيري پرخاش به عنوان وسيله‌اي براي نشان دادن اعتراض و ناراحتي ، رسيدن به خواسته‌هاي فرد با انجام پرخاشگري ، تنبيه‌هاي شديد ، تشويقهاي بيجا ، حسادت ، دخالت بيش از حد و بي‌مورد بزرگتران در كارهاي كودكان ، فقر ، فيلمها و داستانهاي خشن و علل جسمي مثل كم خوني و ... از عوامل موثر در بروز پرخاشگري كودكان هستند. جهت درمان بايستي الگوهاي مناسب در اختيار كودك قرار گيرد تا ياد بگيرد چگونه ناراحتي خود را بطوري مناسب نشان دهد، آرامش كودك مورد تشويق قرار گيرد، مقابله به مثل صورت نگيرد و رفتاري خالي از درك و همدردي نشان داده شود. مشكلات جسمي مورد توجه قرار گيرد و بطور كلي عواملي كه مي‌تواند علت پرخاشگري باشد شناسايي و مرتفع گردد و در صورت لزوم از متخصص كمك گرفته شود.دروغگوييعلل دروغگويي مي‌تواند تقليد و يادگيري از خانواده ، دوستان و ... باشد، يا نياز به تعلق و همبستگي و مورد توجه واقع شدن ، احساس كمبود ، ترس و تهديد شدن ، انتظار و توقع بيش از حد از كودك و ... باشد. در درمان دروغگويي همكاري خانواده و اعضاء و اولياء مدرسه ضروري است. تغيير شيوه‌هاي تربيتي ، آگاهي دادن به كودك براي پذيرش كمبودها ، توجه دادن كودك به ارزشمنديها و تواناييهاي ديگر خود و خانواده و عدم مقايسه خود با ديگران ، از ميان برداشتن علل ترس در كودك ، اجازه براي بيان احساسات و تعديل انتظارات از كودك شيوه‌هايي مفيد خواهند بود.

سن دبستان:
سخت‌كوشي يا تنبلي؛ در اين مرحله كودك روابط مهمي با همسالان خود ايجاد مي‌كند، دوستان زيادي پيدا كرده و به احتمال زياد فشار ناشي از تحصيل را هم احساس مي‌كند؛ مسائل مربوط به سلامت روحي كودك از جمله افسردگي، اضطراب، ADHD و ديگر مشكلات ممكن است از همين مرحله شروع شود.
بلوغ:
شناسايي شخصيت يا سردرگمي؛ سن بلوغ! سخت ترين مرحله رشد براي كودكان. همه ما كم و بيش در مورد اين مرحله از رشد اطلاعاتي داريم. در اين مرحله نوجوان به بالاترين سطح از استقلال دست پيدا مي كند، شخصيت خود را مي شناسد و مي‌سازد. مشكلات در ارتباطات با ديگران و تغييرات ناگهاني عاطفي و فيزيكي در اين مرحله از رايج ترين مشكلات هستند.
 دكتر آل ياسينكودكان ما در هر سني مي توانند دچار مشكلات روحي يا افسردگي مختص سن خود شوند. مشاوره كودك بحث بسيار مهمي بوده كه ممكن هست تا بحال آن را ناديده گرفته باشيم. شايد بهتر باشد در مورد چالش هاي رفتاري رايج در سن كودك خود بيشتر تحقيق كنيم تا اگر با مشكلي روبرو شديم توانايي شناخت و حل آن را داشته باشيم.

مشكلاتي براي طلاق

۱۹ بازديد

طلاق از نظر لغوي به معني رها شدن ميباشد و در اصطلاح

عبارت از پايان دادن زناشويي به وسيله زن و شوهر مي د. باش

همچنين طلاق را ميتوان انحلال رابطه همسري در ازدواج

دائمي را كه بعد از آن از نظر رعايت حقوق و تكاليف مربوط

به زناشويي مسئوليتي براي دو همسر نخواهد بود، تعريف

كرد. طلاق را اغلب راه حل رايج و قانوني عدم سازش زن و

شوهر، فروريختن ساختار زندگي خانوادگي، قطع پيوند

زناشويي و اختلال ارتباط والدين با فرزندان تعريف كردهاند.

در حقيقت همانگونه كه پيوند بين افراد طبق آيين و

قراردادهاي رسمي و اجتماعي برقرار ميشود. چنانچه طرفين

نتوانند به دلايل گوناگون شخصيتي، محيطي، اجتماعي و

با يكديگر زندگي كنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطي از

هم جدا ميشوند. از اين نظر خانواده همچون عمارتي است

كه زن و شوهر ستونهاي آن را تشكيل ميدهند و فروريختن

هر ستون استحكام و استواري عمارت را دچار تزلزل و

گسستگي ميكند. طلاق با اين ديد، يكي از غامض پديده ترين

هاي اجتماعي، اركان خانواده را در هم ريخته و بيشتر اثرات

مخرب خود را بر روي فرزندان برجاي ميگذارد. طلاق

گسستن و فروپاشيدن كانون گرم و آرام بخش زندگي است

كه اثرات جبران ناپذيري بر اعضاء خانواده ميگذارد. در

تحقيقاتي كه در زمينه طلاق صورت گرفته مشخص گرديد

ازدواجهايي كه به طلاق منجر شدهاند، كاهش شديدي در

اعتماد به نفس اعضاء خانواده به وجود ميآورد. چنين

كمبودي ميتواند ماهيتي اجتماعي، رواني يا جسمي باشد.

كاهش اعتماد به نفس در نتيجه طلاق منشأ مهم اختلالات

اعضاء خانواده در حين و بعد از طلاق ميباشد. در اين تحقيق

همچنين مشخص شد نه تنها طلاق سطح اعتماد اعضاء

خانواده را كاهش ميدهد بلكه باعث ميگردد يكي از زوج ها

يا هر دو به طور قابل ملاحظهاي احساس پوچي كنند. اين

تحقيق مدلي را نشان ميدهد كه در آن افراد از هم جدا شده

به علت كاهش اعتماد محتاج همياري و كمك هستند.

گذشته از اين طلاق، پديدهاي است كه بر تمامي جوانب

جمعيت يك جامعه اثر ميگذارد، زيرا از طرفي بر كميت

جمعيت اثر مينهد، يعني واحد مشروع و اساسي توليد مثل

يعني خانواده را از هم ميپاشد، از طرف ديگر بر كيفيت

جمعيت نيز اثر ميگذارد، زيرا موجب ميشود فرزنداني

محروم از نعمت هاي خانواده تحويل جامعه گردند كه احتمالاً

فاقد سلامت كافي رواني در احراز مقام شهروندي يك جامعه

اند. بنابراين آسيب اجتماعي ناشي از اين اقدام نه تنها متوجه

اعضاء خانواده، بلكه متوجه كل جامعه و نسل آينده نيز

مي باشد.

طلاق در نظام هاي حقوقي گذشته و حال

تاريخچه طلاق به تاريخچه ازدواج برميگردد. به همان علت

كه بشر بنا به درخواست طبيعي خود پيوند ازدواج ميبندد تا

در كانون گرم خانواده و دركنار همسر خود به سكون و آرامش

برسد، به همانگونه نيز ممكن است به دلايلي از ادامه زندگي

خودداري كرده، طلاق را بپذيرد. ولتر» « مي طلاق و »گ

ازدواج در يك زمان در عالم پديد آمدند.« اما اين پديده در

تمدنها و فرهنگهاى گوناگون و در طى قرون و اعصار، در

قالبهاى مختلفى تحقق يافته است؛ براى مثال چند هزار

سال پيش در قوانين حمورابى متعلق به تمدن بابل، حق طلاق

تماماً به مرد سپرده شده بود و تنها در صورتى كه مرد مرتكب

خطايى ميشد، زن ميتوانست تقاضاى طلاق كند، ولى اگر

خطا از جانب زن بود و در عين حال، تقاضاى طلاق مىنمود

به سبب سوء رفتار و جرأت بر تقاضاى طلاق، به مرگ محكوم

ميشد. همچنين در يونان باستان مرد حق داشت هر وقت

بخواهد و به هر دليلى و بدون هيچ تشريفاتى زن را طلاق

 .دهد در تمدن روم باستان پيش از مسيحيت مرد حق داشت

همسرش را به همان شيوهاى كه به عقد خود درآورده بود،

طلاق دهد؛ اگر در معبد ازدواج كرده بودند، در معبد او را

طلاق دهد و اگر او را خريده بود، طلاق با فروش او انجام

ميشد. البته در مورد ازدواج در معبد، ابتدا طلاق زن ممكن

نبود مگر با اثبات زناى زن يا سوء قصد او به جان شوهر با

استفاده از سم و يا برخى موارد مشابه، ولى از سال 411 ق.م

كه قوانين خاصى به مورد اجرا گذاشته شد، طلاق به طور

مطلق براى مرد آزاد شد و از اين تاريخ به بعد آمار طلاق در

روم حتى در ميان قيصرها به شدت افزايش يافت، ولى پيش

ازظهور مسيح )ع( شروطى براى انجام طلاق در نظر گرفته

شد؛ از جمله، حضور هفت شاهد بالغ براى اتمام طلاق ضرورى

اعلام شد؛ همچنين براى زن حق درخواست طلاق از مرد را

قائل نبودند و آن را نوعى سبك مغزى زن تلقى مي كه كردند

مستحق مجازات بود .

در مصر باستان نيز هيچ قيدى براى طلاق قائل نبود و مرد هر

زمان كه مىخواست، ميتوانست همسرش را طلاق دهد در .

ميان پيروان مذهب بودا مردى ميتوانست هر زمان كه

بخواهد همسرش را طلاق دهد، چه او راضى باشد و چه راضى

نباشد و بهانهاى كوچك مانند وراجى زن يا افروختن آتش به

گونهاى كه فضاى خانه پر از دود شود، كافى بود تا مرد

همسرش را طلاق دهد . در ميان هنديان برهمن طلاق ممنوع

بود و تنها به آنچه انفصال جسمانى ناميده مي شد، مجاز بودند.

در ميان اعراب جاهلى طلاق كاملاً شايع بود و مرد حق داشت

هرگاه كه مايل باشد و با هر صيغهاى كه مفيد طلاق باشد،

همسرش را طلاق دهد و محدوديتى براى دفعات طلاق نيز

وجود نداشت؛ لذا مردى كه مىخواست همسرش را كيفر

دهد، ميتوانست او را طلاق دهد و پيش از پايان عده به او

رجوع كند و دوباره او را طلاق دهد و باز رجوع كند و اين كار

را بدون محدوديت ادامه دهد . در آيين يهود، به مجرد اينكه

مرد همسرش را نپسندد، حق دارد او را طلاق دهد و پيوند

زناشويى به مجرد نيت مرد، قابل گسست است و نيازى به

اثبات و ابراز ندارد؛ همانگونه كه تشريفات و شرايط خاصى

نيز ندارد، ولى به مردم توصيه ميشود تنها به دلايل موجهى

مانند كاستىهاى جسمانى يا اخلاقى، همسر خويش را طلاق

دهند.

مسيحيت كاتوليك نيز براى هيچ كدام از زن و مرد حق طلاق

قائل نيست و پيوند زناشويى را تنها زمانى قابل گسست

مىداند كه زن مرتكب زنا شده باشد. در دوران معاصر نيز

نظام هاى حقوقى رايج از الگوهاى متعددى در مسئله طلاق

پيروى ميكنند. در كشورهايى مانند ايتاليا و اسپانيا، تحت

تأثير عقايد كليساى كاتوليك، طلاق تا همين اواخر جنبه

قانونى نيافته بود. قوانين جديد نيز در موارد محدودى طلاق

را مجاز دانستهاند؛ براى مثال، قانون طلاق كه در سال 4791

م در ايتاليا به تصويب رسيد، تنها در چند مورد خاص )مانند

محكوميت قطعى يكى از زوجين، داشتن رابطه جنسى خارج

از چهارچوب ازدواج و قطع رابطه زندگى مشترك به مدت

پنج سال( به دادگاهها اجازه صدور حكم طلاق را مىدهد. اين

سيستم تا چند دهه پيش از اين در امريكا اعمال ميشد.

پذيرش طلاق در صورت احراز عدم امكان ادامه زندگى

مشترك يا اثبات اينكه ازدواج عملا از هم گسسته است و

پذيرش طلاق در صورت توافق دو طرف از ديگر سيستمهاى

رايج در جوامع معاصر و به طور خاص، كشورهاى اروپايى اند.

در بيشتر كشورهاى اسلامى نيز به پيروى از قانون شريعت

اسلام، حق طلاق به مرد اعطا شده است.

روانشناسي چيست؟

۳۶ بازديد

روانشناسي مطالعه ذهن و رفتار است. تحقيقات در روانشناسي به دنبال درك و توضيح چگونگي تفكر، احساس و رفتار است. روانشناسان مي‌كوشند تا عواملي را كه مي‌تواند بر فكر و رفتار تأثير بگذارد، از تأثيرات بيولوژيكي گرفته تا فشارهاي اجتماعي، مطالعه كنند.

كاربردهاي روانشناسي در كلينيك روانشناسي عبارتند از: درمان و بهداشت روان، تقويت عملكرد، خودياري و بسياري از زمينه‌هاي ديگر كه بر سلامتي و زندگي روزمره مردم تأثير مي‌گذارند. آوردن همه‌ي مواردي كه روانشناسي بررسي مي‌كند كار سختي است، با اين حال مباحثي از قبيل پيشرفت، شخصيت، افكار، احساسات، احساسات، انگيزه‌ها و رفتارهاي اجتماعي تنها بخشي از آن هستند.

متاسفانه عموم مردم تصورات اشتباه درباره‌ي روانشناسي دارند. اين تصورات غلط در مورد روانشناسي تا حدودي از تصاوير كليشه‌اي روانشناسان در رسانه‌هاي عامه و هم‌چنين مسيرهاي شغلي غير منتظره‌ي كساني كه مدرك روانشناسي دارند، به وجود آمده است.

مطابق برخي برنامه‌ها و فيلم‌هاي تلويزيوني مشهور، روانشناسان حرفه‌اي كساني هستند كه مي‌توانند ذهن انسان‌ها را بخوانند و از آن براي حل پرونده‌ها و پيش‌بيني حركت بعدي يك جنايتكار استفاده كنند. ساير تصويرهاي سنتي، روانشناس را شخصي سفيد مو و خردمند نشان مي‌دهد كه در يك مطب بسيار زيبا و پر از كتاب، به صحبت‌هاي مراجعش درباره‌ي كودكي دشواري كه داشته گوش مي‌دهد.

پس واقعيت روانشناسي چيست؟ آنچه رسانه‌هاي عمومي از روانشناسي نشان مي‌دهند بخش كمي از واقعيت روانشناسي را در بر مي‌گيرد. در واقع مشاغل بسيار متنوعي براي روانشناسان وجود دارد و همين ويژگي باعث رواج تصورات غلط شده است.

مطمئنا روانشناساني وجود دارند كه به حل پرونده‌هاي مجرمان مي‌پردازند و تعداد زيادي از متخصصان به افراد درباره‌ي مسائل بهداشت روان كمك مي‌كنند. در عين حال روانشناساني وجود دارند كه در سازماندهي محيط‌هاي كار سالم‌تر نقش دارند، بعضي روانشناسان برنامه‌هاي بهداشت عمومي را طراحي و اجرا مي‌كنند. مهم نيست كه روانشناسان در كجا كار مي‌كنند، هر كجا كه مشغول به كار باشند اهداف اصلي آن‌ها كمك به توصيف، توضيح، پيش‌بيني و تأثيرگذاري درباره‌ي رفتار انسان است.

چگونه روانشناسي به جايگاه امروز خود رسيد؟

روانشناسي اوليه از فلسفه و زيست شناسي تكامل يافته است. مباحث مربوط به اين موضوع به زمان انديشمندان اوليه يونان، از جمله ارسطو و سقراط باز مي‌گردد. كلمه Psychology (روانشناسي) خود از واژه يوناني psyche (روان) گرفته شده است كه در اصل به معني "زندگي" يا "نفس" است.

زماني روانشناسي به عنوان يك زمينه مطالعاتي جداگانه و مستقل شناخته شد كه ويلهلم وونت (Wilhelm Wundt) اولين آزمايشگاه روانشناسي تجربي را در سال 1879 در دانشگاه لايپزيك آلمان تأسيس كرد.

در طول تاريخ روانشناسي مكاتب بسياري ظهور يافتند و مدتي بر روانشناسي تسلط داشتند. برخي مكتب‌هاي مهم روانشناسي عبارتند از؛ ساختار گرايي، كاركردگرايي، روانكاوي، رفتار شناسي، انسان گرايي.

توصيف

نخستين هدف روان‌شناسي توصيف سادهٔ رفتار و فرآيندهاي رواني است. با توصيف رفتار و فرآيندهاي رواني ما بهتر مي‌توانيم بگوييم كه آيا رفتاري بهنجار يا ناهنجار است. روان‌شناسان براي توصيف، روش‌هاي گوناگوني را به كار مي‌برند. براي نمونه مي‌توان از روش‌هاي مشاهدهٔ طبيعي، مطالعهٔ موردي، هم‌بستگي، زمينه‌يابي و گزارش‌هاي درمانجو نام برد. روان‌شناسان ديدگاه‌ها و نظريه‌ها را بر پايهٔ جمله‌هاي توصيفي و مفاهيم بيان مي‌كنند كه بر فرضيه‌هايي استوار است. پس به كمك توصيف ما به «چيستي» رفتار و فرآيندهاي رواني پي مي‌بريم. به كمك توصيف ما به پاسخ برخي از پرسش‌هايمان مي‌رسيم براي نمونه: خودكشي چيست؟ پرخاشگري چيست؟ و …

تبيين

روان‌شناسان پس از توصيف به دنبال تبيين هستند. ما به كمك توصيف به چيستي رفتار و فرآيندهاي رواني پي مي‌بريم ولي براي پي بردن به «چرايي» به تبيين نيازمنديم. به كمك توصيف ما مي‌توانيم دربارهٔ خودكشي، پرخاشگري و … آگاهي به دست آوريم كه چه هستند. ولي براي اين‌كه دربارهٔ چرايي بروز آن‌ها آگاه شويم به تبيين نيازمنديم.

پيش‌بيني

سومين هدف روان‌شناسي اين است كه دربارهٔ رفتار و فرآيندهاي رواني پيش‌بيني كنيم ما مي‌خواهيم پيش‌بيني كنيم كه مردم در زمينه‌هاي گوناگون چگونه رفتار مي‌كنند يا مي‌انديشند. براي نمونه: برخي از مردم بر اين باورند كه پرخاشگري و يا تماشاي رفتار پرخاشگرانه (بازي‌هاي بوكس، كشتي كج و …) احساس پرخاشگري را كاهش مي‌دهد. ولي پژوهش‌هاي روان‌شناختي ديدگاه ناهمسو (مخالف) اين را نشان داده‌اند بر پايهٔ همين پژوهش‌ها مي‌توان پيش‌بيني كرد، كودكي كه در ۹ سالگي به تماشاي خشونت ميل دارد در سن ۱۸ سالگي رفتارهاي پرخاشگرانهٔ بيش‌تري نسبت به ديگر هم‌سالانش انجام مي‌دهد.

كنترل

والاترين هدف روان‌شناسي كنترل است. به كمك كنترل ما مي‌توانيم از رفتارهاي ناهنجار جلوگيري كنيم يا به تقويت رفتارهاي بهنجار بپردازيم.

پس مي‌توان گفت روان‌شناسان به دنبال پاسخ‌گويي به پرسش‌هاي زير هستند:

۱- چيستي (ماهيت) يك رفتار چيست؟ (توصيف)

۲- چرا اين رفتار بروز مي‌كند؟ (تبيين)

۳- چه هنگامي اين رفتار بروز مي‌كند و يا خواهد كرد؟ (پيش‌بيني)

۴- اين رفتار چه اثري روي زندگي آدمي مي‌گذارد و چگونه از بروز اثرات منفي در زندگي جلوگيري كنيم؟ (كنترل)

نكات مهم قبل از ازدواج

۲۹ بازديد

معمولا اطرافيان ما در زندگي مشترك خود تجربه هاي مختلفي دارند كه قصد دارند ما را هم تحت تاثير اين تجربيات شخصي خود قرار دهند. افرادي كه در زندگي مشترك خود دچار مشكل شده اند ممكن است تلاش كنند ما را نسبت به ازدواج بد بين كنند. و افراد ديگر هم هر كدام به نحوي در ما تاثير بگذارند. اما واقعا بايد به حرف چه كسي گوش داد؟

شرايط زندگي مشترك براي افراد گوناگون متفاوت است. در آينده اين زندگي مسائل بسياري تاثير گذارند. خلق و خوي افراد و ويژگي هاي شخصيتي ، شرايط خانوادگي و …. از جمله عوامل موثر در زندگي زوج جوان هستند. پس بهتر است به صحبت هاي اطرافيان در حد منطقي گوش دهيد. فراموش نكنيد كه هر كس زندگي را يك بار تجربه مي كند و نظرات او مي تواند ناشي از تجربه هاي شخصي اش باشد. مگر اين كه شخص در اين زمينه تخصص داشته باشد و مطالعه بالايي باشد. يادتان نرود كه پيش داوري نكنيد و به ديگران هم اين اجازه را ندهيد و حتما در كل قبل از ازدواج حتما يك مشاوره پيش از ازدواج انجام دهيد چون خيلي ميتونه تاثير گزار باشه.

چقدر خودتان را مي شناسيد؟

قبل از اين كه بخواهيد به شناخت مناسبي نسبت به طرف مقابلتان برسيد حتما لازم است خودتان را به خوبي بشناسيد. برخي از نكاتي كه قبل ازدواج بايد بدانيم كاملا مرتبط با خودمان است. بايد اخلاقيات خود بشناسيم و به نقاط ضعف و قدرت خود پي ببريم. بدانيم چه چيزي ما را خوشحال و چه چيزي ناراحتمان مي كند. از چه چيزي عصباني مي شويم و چگونه مي توانيم خشم خود را كنترل كنيم. و خيلي از مسائل ديگري كه در زندگي ما تاثير گذارند.

كنترل خشم يكي از مسائل بنياديني است كه مي تواند در زندگي مشترك شما تاثير مثبت بگذارند. همه ما در زندگي دچار وضعيت هايي شده ايم كه ما را خشمگين كرده است. در اين زمان ممكن است كارهايي انجام داده باشيم كه از اختيار ما خارج بوده و بعدا از بابت آن پشيمان شده ايم. در آينده نيز باز هم دچار وضعيت هاي مشابه خواهيم شد. پس بهتر است راه هاي كنترل خشم را بياموزيم و از آن ها در زندگيمان بهره ببريم.

آيا تعريفي مشترك از ازدواج داريد؟

ازدواج يك رابطه حقوقي صميمي است كه  به تحول خانواده مي انجامد. ازدواج همراه با تفاهم منجر به احساس رضايت مي شود. علاوه بر اين، ازدواج هاي سالم  محيط غني و با ثبات براي رشد كودك فراهم مي آورد. براي ازدواج موفق، هر دو طرف بايد از نظر روان شناختي بالغ باشند و قبل از اينكه ازدواج كنند، بايد درك خوبي از يكديگر داشته باشند. علاوه بر اين، آنها بايد از لحاظ مالي تامين و داراي برنامه بلند مدت براي خانواده باشند.

چقدر يكديگر را درك مي كنيد؟

قبل از ازدواج ، مهم است كه هر كدام از طرفين درك درستي از يكديگر داشته باشند. علاوه بر شناخت و درك نقاط قوت و شايستگي هاي يكديگر، نقاط ضعف ها را نظر مدنظر قرار دهند. اين امر بسيار مهم بوده و مي تواند از نااميدي و اختلافات آتي بكاهد.

آيا مي توانيد با خانواده و دوستان همسر خود ارتباط برقرار كنيد؟

علاوه بر ارتباط با همسرتان، برقراري رابطه خوب با خانواده و دوستان وي نيز بسيار مهم است. شما بايستي براي شناخت بيشتر، خانواده و دوستان همسر خود را بپذيريد و به جمع آنان بپبونديد. اين كار مي تواند در آينده زندگي زناشويي شما را مستحكم كند و روابط اجتماعي شما را بهبود بخشد.

آيا مي توانيد پس از ازدواج همسر خوبي باشيد؟

امروزه مردان و زنان معمولا نقش ها و مسئوليت هاي مختلفي در زندگي اجتماعي و خانوادگي دارند. بنابراين، اين احتمال وجود دارد كه فرد انتظارات متفاوتي در مورد نقش شريك زندگي خود پس از ازدواج داشته باشد. به همين خاطر، قبل از اينكه ازدواج كنيد، مهم است كه در مورد نقش ها و مسئوليت هاي همسر خود در خانواده فكر كنيد. برنامه ريزي دقيق و صحبت درمورد اين موضوعات مي تواند از مشاجره هاي غير ضروري در آينده جلوگيري كند.

چگونه بايد هزينه هاي خانواده را مديريت كرد؟

قبل از ازدواج مهم است كه در مورد هزينه هاي آينده در خانواده صحبت شود. يك برنامه بودجه مالي طراحي كنيد كه مقرون به صرفه باشد. اين كار مي تواند به شما در درك نگرش ها و ارزش هاي يكديگر در مورد مسائل مالي كمك كند.

بررسي وضعيت  سلامت قبل از ازدواج

براي حفظ سلامت زوجين و فرزندان آنان در آينده مهم است كه وضعيت سلامت آنان قبل از ازدواج بررسي شود. در صورت وجود هر گونه اختلال ژنتيكي در خانواده، بايستي به دنبال مشاوره پزشكي باشيد.

درباره روانشناسي كودك

۳۳ بازديد

كودكان همچون غنچه هاي زيبا هستند كه براي شكوفايي و به ثمر رسيدن نياز به مراقبت و رسيدگي دارند . روانشناس كودك فرديست كه از زمان بدو تولد كودك در مراحل مختلف زندگي كودك در كنار والدين وي مي باشد و به چگونگي تربيت كودك كمك مي‌ كند تا به بهترين شكل رشد كند . چرا كه روانشناس كودك با روحيات ، نياز ها و مشكلات كودكان و همچنين چگونگي برقراري ارتباط بين كودك و والدين وي آشنايي كامل دارد .

مشاوره كودك و نوجوان چيست؟

كودك درماني يا مشاوره روانشناسي كودك و نوجوان مشابه مشاوره و درمان بزرگسالان است. در جلسات فضايي امن و همدلانه ايجاد مي شود تا در افكار، رفتار و احساسات كودك تغييراتي ايجاد شود.

درست مانند بزرگسالان، كودك نيز در جلسات حمايت عاطفي دريافت مي كند و به حل تعارض، درك افكار و احساسات او و يافتن راهي براي مشكلات روزمره او پرداخته مي شود.

مشاوره كودك و نوجوان مي تواند تنها با كودك يا همراه با يكي از والدين يا هر دو انجام شود. در جلسات، مشاور راهكارهايي را نيز براي تربيت صحيح كودك به والدين ارائه مي دهد.

در واقع مي توان گفت كه جلسات درماني مشاوره كودك و نوجوان از حوزه مشاوره خانواده خارج بوده و در دسته بندي مجزايي قرار مي گيرد.

شيوع بيماري هاي رواني بين كودكان و نوجوانان چقدر است؟

آخرين تحقيقات در 2004 نشان مي دهند از هر 10 كودك بين 5 تا 15 سال، يك نفر دچار يكي از اختلالات سلامت روان (عاطفي، رفتاري، بيش فعالي و غيره) است. آمارهاي جديد منتشر شده در 2017، نشان دهنده اندكي افزايش در اين آمار و رسيدن آن به 1 از هر 9 نفر است.

وقتي بازه سني را كمي افزايش دهيم و تا 19 سال را در نظر بگيريم، آمارها نشان دهنده بروز حداقل يك مشكل در حوزه سلامت روان در 1 از هر 8 نفر است.

اين تغيير از اختلالات عاطفي (شامل اضطراب و افسردگي) ناشي مي شود كه در كودكان 5 تا 15 ساله از 3.9 در 2004 به 5.8 در 2017 رسيده است (منبع).

بيماري هاي رواني كودك و نوجوان

سن و جنسيت كودكان چه تاثيري در ابتلا به بيماري هاي روحي و رواني دارد؟

نوع و شدت اختلالات حوزه سلامت روان وابسته به سن و جنسيت هستند. به طور كلي، نرخ بيماري هاي حوزه سلامت روان با افزايش سن، شدت مي گيرند.

شيوع اين اختلالات در سنين پايين تر بين پسران و در سنين بالاتر بين دختران بيشتر است. در بازه 15 تا 17 ساله ها، تقريبا 1 نفر از هر 4 دختر دچار يكي از اختلالات عاطفي (براي مثال، اضطراب) بوده است. جالب توجه است كه از اين بين، حداقل نيمي از دختران، اقدام به خودزني و خودكشي را گزارش كرده اند

مشاوره كودك و نوجوان چه موضوعاتي را شامل مي شود؟

روانشناسي كودك و نوجوان طيف وسيعي از موضوعات را شامل مي شود، از جمله:

طلاق يا جدايي

مرگ اعضاي خانواده و نزديكان

تروما

قلدري

سوء استفاده جنسي

آزار عاطفي

ترس هاي افراطي و غير واقعي

سوء استفاده جسمي

جابجايي محل زندگي خانواده يا كودك

سوء مصرف مواد يا اعتياد در خانواده

بيماري رواني مانند افسردگي، اضطراب و وسواس فكري

علاوه بر اين، جلسات درماني مشاوره كودك و نوجوان ممكن است بر پنج هدف مهم متمركز شود:

ايجاد عزت نفس بيشتر در كودك و نوجوان

كمك به بهبود مهارت هاي ارتباطي كودك و نوجوان

تحريك رشد سالم و عادي

ساخت پشتوانه عاطفي مناسب

بهبود واژگان عاطفي

درمان براي رفع اختلالات و بيماري هاي رواني نيز انجام مي شود، از جمله:

اختلال بيش فعالي-نقص توجه

افسردگي

اختلال وسواس جبري و اضطراب

انواع اختلالات خوردن

خودزني

به طور خلاصه، كودك درماني از نظر هدف، اهداف و مشكلاتي كه مي تواند برطرف كند، كاملاً شبيه درمان براي بزرگسالان است، اما در توضيح اين مباحث براي كودكان خردسال متفاوت عمل مي كند.

تكنيك ها و روش هايي كه در اين نوع مشاوره استفاده مي شوند مناسب سن كودك، درك او از دنياي اطراف و جهان و نيز در بسياري از موارد همراه با بازي و هنر است.

چه موقع بايد براي روان درماني كودك و نوجوان سريعا اقدام كرد؟

اگر والدين يا سرپرست مطمئن نيستند كه كودك يا نوجوانشان به مشاوره نياز دارد يا نه، ليست علائم زير مي تواند شاخص خوبي باشد. چنانچه فرزندتان يك يا چند مورد از اين علائم زير را همراه با نگراني شما دارد، ايده خوبي است كه وي را براي ارزيابي ارجاع دهيد.

موارد زير علائمي هستند كه مي توانند بيانگر مشكلي باشند كه درمان مي تواند آن را برطرف كند يا به بهبود آن كمك كند:

پرخاشگري

بي اختياري ادرار

اشكال در سازگاري با شرايط

كابوس مكرر و مشكلات خواب

افت ناگهاني نمرات در مدرسه

نگراني و اضطراب مداوم

انصراف از فعاليت هايي كه معمولاً از آن لذت مي برد

از دست دادن اشتها يا كاهش و افزايش وزن چشمگير

انجام كارهاي وسواسي مانند شستن دست

ابراز افكار خودكشي

صحبت از صداهايي كه در ذهنشان شنيده مي شود

انزواي اجتماعي و مايل به تنها بودن

مصرف الكل يا مواد مخدر

شكايت هاي جسمي عليرغم سلامت كامل در معاينات پزشكي

خودزني

مشاوره روانشناسي كودك و نوجوان

علاوه بر اين موارد، ممكن است علائم زير نيز در كودكان دبستاني يا نوجوان ديده شود:

احساس مداوم غم يا نااميدي

عصبانيت مداوم و تمايل به واكنش بيش از حد به موقعيت ها

نگراني نسبت به بيماري جسمي يا ظاهر خودشان

عدم توانايي در تمركز، شفافيت در تفكر يا تصميم گيري

ناتواني در آرام نشستن

رژيم هاي غذايي يا رفتارهاي افراطي

اقدامات خشونت آميز مانند آتش افروزي يا كشتن حيوانات